تقدیم به تمام عاشقان

تقدیم به تمام عاشقان

به خدا عشق به رسوا شدنش می ارزد و به مجنون و به لیلا شدنش می ارزد

منوي اصلي

آرشيو موضوعي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 24
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 101
بازدید ماه : 2389
بازدید کل : 32798
تعداد مطالب : 577
تعداد نظرات : 279
تعداد آنلاین : 1


ردپای خدا

شبی خواب دیدم ...
خواب دیدم در طول ساحل با پروردگارم قدم می زدم ...
سراسر آسمان صحنه هایی از زندگیم را نشان می داد . برای هر صحنه به دو ردیف ردپا روی شن توجه کردم ...
یکی به من تعلق داشت , دیگری به خداوند ...
وقتی آخرین صحنه در مقابلم نمایان شد باز به ردپاها نگریستم , فقط یک رد پا باقی مانده بود , همچنین متوجه شدم که این در  بدترین و اندوه بارترین اوقات زندگیم  اتفاق افتاده بود ...
مضطرب شدم و از پروردگارم پرسیدم :
« پروردکارا ! تو گفتی که از هنگامیکه من تصمیم گرفتم از تو پیروی کنم , تو تمام راه را با من گام خواهی برداشت اما من متوجه شدم که در طی سخت ترین اوقات زندگیم فقط یک رد پا وجود دارد . نمی فهمم , وقتی من به تو بیش تر احتیاج داشتم مرا ترک کردی !؟ »
پروردگار پاسخ داد :
« من تو را دوست دارم و هرگز رهایت نمی کنم . در دوران آزمون و رنج تو ,
وقتی که فقط یک رد پا می بینی , زمانی است که من تو را در آغوش می بردم . »

« مارگارت قیشبک پاورز »



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نويسنده: امید و آرزو تاريخ: سه شنبه 26 مهر 1390برچسب:ردپای خدا, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

مغرورانه اشك ريختيم چه مغرورانه سكوت كرديم چه مغرورانه التماس كرديم چه مغرورانه از هم گريختيم غرور هديه شيطان بود و عشق هديه خداوند هديه شيطان را به هم تقديم كرديم هديه خداوند را از هم پنهان کرديم .

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to razeeshgh.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com